سبد خرید
0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

حساب کاربری

یا

حداقل 8 کاراکتر

گاوها و خرس ها

بازیگران بازارهای مالی

یادداشتی از آرسام علیپور در وصف کتاب: کتاب مفید دیگری از سلمان امین که در آن به ده باور غلط در بازار بورس میپردازد خواندن این کتاب را پیشنهاد میکنم, همیشه گفته ام خیلی از مواقع عدم موفقیت ما نداسته ها نیست, بلکه دانسته هاییست که فکر میکنیم واقعیت هستند در حالی که حقیقت چیز دیگریست. این کتاب را بخوانید و با ده باور غلطی که ممکن است به اشتباه آنها را درک کرده باشید روبرو شوید و آنها را اصلاح بفرمائید

بخش هایی از کتاب

از باورهای خود در مورد بازار بترسید،آن ها مخفیانه به مغزتان رسوب می کنند . رفته رفته موجب تولید «نگرش ها» و «رویکردها»ی شما می شوند؛ نگرش ها «سرنوشت» شما را رقم می زنند. ترازویی بردارید و با استفاده از خرد خودبنیاد، بی رحمانه به جان دانسته ها و پیش فرض های خود بیفتید. اگر از کتاب «گاوها و خرس ها» همین چند خط را به عنوان پیام رهایی بخش دریافت کرده باشید من به هدف خود رسیده ام. فرق کسانی که در این تجارت به سودهای کلان می رسند با دیگرانی که ناامیدانه در گرداب نمودارها دست و پا می زنند، تنها و تنها در نگاه آن ها به بازار است. نگاه خود را تغییر دهید، آن گاه چیزهایی به دست می آورید که شما را حیرت زده خواهد کرد.

پیشگفتار

تصویر کسی که کنار ساحل دریا، زیر چتر آفتاب گیر نشسته و آب پرتقال خود را با تکه ای لیموترش سر می کشد؛ مردان خوش پوشی که با کت و شلوارهای گران قیمت خود، بسته های اسکناس را روی هوا تاب می دهند؛ یا سکه های طلایی که روی یک میز چوبی روی هم قطار شده اند؛ این تصاویر، انعکاس همان رویاهایی است که بیشتر افراد از سرمایه گذاری بورس و موسسات آموزشی هم با ارائه ی همین تصاویر بر طبل این خیال پردازهای واهی می کوبند و با استفاده از این نیاز، طمع می خرند و رویا می فروشند. شما به هر انگیزه ای که برای خرید چیزی وارد بازار شوید همیشه عده ای هستند که برای فروش آن به شما دست به سینه ایستاده اند. اربابان رسانه و صاحبان تجارت-هرنوع تجارتی- در سراسر دنیا، پول های توی جیب شما را شمرده اند و متاسفانه به آن احتیاج دارند!

هیچ معامله گر موفقی در جهان وجود ندارد که دست پایین، برای دوره ای در باتلاق بی برنامه گی و قمارگونگی هنگام انجام معاملات اسیر نشده باشد.اما بین آن ها و کسانی که با صرف وقت و هزینه، بی فایده در بازار دست و پا می زنند، تفاوتی بنیادین وجود دارد و آن این است که : «معامله گران موفق از باورهای غلط خود رهایی پیدا کرده اند.» آن ها به روشنی دریافته اند که فاصله بین کسب سود و ایجاد ضرر در این تجارت به نوع نگاه و تغییر چارچوب های ذهنی شان گره خورده است.

تا پیش از گسترش انفجاری علم و فراگیر شدن آن در سراسر دنیا، انسان ها تنها در دو دسته ی بی سواد و باسواد طبقه بندی می شدند. باسوادها می توانستند بخوانند، بنویسند و به قول معروف، لنگان خرک خویش به سمت منزل برسانند؛ اما بی سوادها هیچ ارتباطی با دنیای علوم برقرار نمی کردند. رفته رفته و با تخصصی شدن علوم، دسته های دیگری به این طرح طبقه بندی داخل شد. حالا دیگر، افراد، تنها با سواد یا بی سواد نبودند؛ بلکه به میزان تحصیلات و آموخته های تخصصی خود، در رده های مختلف علمی جای می گرفتند. شاید  داستان مدارک دانشگاهی هم به همین طرح طبقه بندی مربوط باشد. اما جالب است که در همین راستا نوعی از دانش و آگاهی هم رواج پیدا کرده است که شاید بتوان آن را رسته ی بدسوان دانست. چیزی که بیش از هر چیز زائیده ی باورهای ماست.

کودک انسانی در سال ابتدایی تولد، جهان را تنها از طریق حس خود درک می کند. رفته رفته هوش و تخیل به سیستم شناخت او اضافه می شود و کودک را در فهم و درک محیط یاری می کند. درست پس از این مرحله است که نظام باورها به وجود می آید و نگاه انسان را به جهان شکل می دهد. باورها خوب باشند یا بد، آزاردهنده یا آرامبخش، به هرحال موضوعاتی را در بر می گیرند که ما آن ها را چکی و دربست پذیرفته ایم و اغلب، حاضر به بازاندیشی در موردشان نیستیم. از همین روست که حتی با دیدن نتایج منفی و ناخوشایند هم از تغییر نگاه خود سرباز نمی زنیم. از نظر من هر معامله گری به بازبینی و اصلاح جدی باورهایی که در مورد تجارت در ذهن خود پرورش داده است نیاز دارد و برای این منظور باید نگاهی نقادانه و علمی را در دستور کار قرار دهد.



LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Email
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقایسه محصولات

0 محصول

مقایسه محصول
مقایسه محصول
مقایسه محصول
مقایسه محصول