استاندارد حسابداری بینالمللی شمارهی ۱، صورت های مالی الزامی و چگونگی ارائهی آنها را تعریف میکند
اقلام مهم درج شده در صورت های مالی عبارتاند از:
از ویژگیهای اصلی تهیه صورت های مالی عبارتاند از:
ارائه منصفانه
- مبنای تعهدی حسابداری: در مبنای تعهدی، معاملات و سایر رویدادها در زمان وقوع و نه در زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد شناسایی و در اسناد و مدارک و حسابداری ثبت میشود و در صورت های مالی دورههای مربوطه انعکاس مییابد.
- مبنای کدام فعالیت: به این معنی که صورت های مالی بر مبنای این فرض تهیه میشوند که شرکت به فعالیت خود ادامه میدهد مگر اینکه مدیریت بخواهد (مجبور شود) آن را منحل کند.
یکنواختی بین دورهها
اهمیت صورت های مالی باید عاری از تحریف یا حذفهایی باشند که میتواند بر تصمیمات استفادهکنندگان صورت های مالی تاثیر بگذارد.اطلاعات قابل مقایسه برای دورههای پیشین باید ارائه شود.
صورت سود و زیان
بهطور کلی صورت سود و زیان به گزارش درآمدها و هزینههای یک شرکت در یک دوره زمانی خاص میپردازد. عناوین دیگری که برای صورت سود و زیان به کار میروند عبارتاند از صورت عملیات شرکت، یا صورت درآمدها.
معادله سود و زیان بهصورت زیر هست:
هزینهها – درآمدها = سود (درآمد) خالص
به کسر هزینههای هر دوره از درآمدهای همان دوره، اصل تطابق اطلاق میشود. طبق این اصل، برای محاسبه صحیح سود هر دوره، باید هزینههای هر دوره از درآمدهای همان دوره کسر شوند. سرمایهگذاران اساسا صورت سود و زیان یک شرکت را بهمنظور ارزشیابی بررسی میکنند. از سوی وامدهندگان صورت سود و زیان شرکتها را برای بررسی توان آنها در بازپرداخت اصل تسهیلات دریافت شده و بهره آن مورد استفاده قرار میدهند.
اقلام صورت سود و زیان و تهیه صورت سود و زیان
- درآمد ها (فروش) :
درآمدها مبالغی هستند که از محل ارائه و فروش خدمات یا محصولات با کسر تخفیفات در طول فعالیتهای عادی واحد تجاری کسب میشوند. حسابداری بنگاههای اقتصادی بهصورت تعهدی صورت میگیرد بدین معنا که شناسایی درآمد و هزینهبر مبنای انتقال وجه نقد نیست بلکه بر اساس یک سری معیارها و ضوابط خاص انجام میگیرد. شناخت درآمد متضمن ملاحظه این امر است که آیا شواهد کافی مبنی بر وقوع یک افزایش در خالص داراییها(حقوق صاحبان سهام) قبل از دوره مورد گزارش وجود دارد یا خیر. مبلغ دریافتی قبل از انجام کار منجر به شاخت درآمد نمیگردد زیرا تا زمانی که کار آنجا نشود، افزایش در داراییها ناشی از پیش دریافت با افزایشی مساوی در بدهیها خنثی میگردد. بهطور مثال، حق اشتراک سالانه یک مجله ماهانه که در آغاز دوره اشتراک دریافت میشود تا زمانی که مجله تولید و ارسال نشود (تا زمانی که واحد تجاری یک بدهی به شکل تعهد ایفا نشده مبنی بر تحویل مجله یا برگشت وجه دریافتی دارد)، بهعنوان درآمد شناسایی نمیشود. برای نمونه، اگر شما کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان بفروشید (کالا را تحویل دهید) و مبلغی بابت آن دریافت نکنید، همچنان ۱۰۰ تومان درآمد ثبت خواهید نمود ولی اگر مبلغ ۱۰۰ تومان را دریافت نمایید ولی کالا را تحویل نداده باشید، درآمدی ثبت نخواهد شد و شما این ۱۰۰ تومان را بهعنوان یک تعهد در قسمت بدهیهای ترازنامه (تحت عنوان پیش دریافت) ثبت مینمایید.
- هزینهها:
هزینهها مقادیری هستند که برای ایجاد درآمد مصرف میشوند. هزینهها شامل بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینههای عملیاتی، بهره (هزینه مالی) و مالیات میشوند. صورت سود و زیان همچنین شامل سودها و زیانهایی میشود که منجر به افزایش (سود) و یا کاهش (زیان) میشود. سود و زیان ممکن است حاصل فعالیت اصلی شرکت باشد و یا درنتیجه فعالیتهای عادی کسب و کار نباشد و برای مثال، فروش ضایعات تولید و یا املاک و تجهیزات که شرکت دیگر به آنها نیاز ندارد بهعنوان سود یا زیان در صورت سود و زیان شناسایی میشود؛
معادله سود و زیان بهصورت زیر بازنویسی میشود:
زیان – سایر هزینهها – سایر درآمدها + هزینههای عملیاتی – درآمد = سود (درآمد) خالص
نمونه ای واقعی از صورت سود و زیان یک شرکت بورسی
ترازنامه
ترازنامه وضعیت مالی شرکتها را در نقطهای از زمان گزارش میکند و شامل داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام هست که در ادامه فرم کلی آن و توضیحات هر مورد آورده میشود:
اقلام مهم ترازنامه
- داراییها: منابعی که درنتیجه مبادلات گذشته به کنترل شرکت درآمدهاند و انتظار میرود که در آینده منافع اقتصادی ایجاد کنند.(پول وارد جیب شرکت میکنه)
- بدهیها: تعهداتی هستند که درگذشته ایجاد شدهاند و انتظار میرود که در آینده باعث خروج وجه نقد یا کاهش منابع اقتصادی شرکت گردند.(پول از جیب شرکت خارج میکنه)
- حقوق صاحبان سهام: تفاوت بین داراییها و بدهیها هست. تحلیلگران گاهی از حقوق صاحبان سهام بهعنوان خالص داراییها یاد میکنند. نام دیگر حقوق صاحبان سهام، حقوق مالکانه هست.
تمامی اقلام در صورتی در صورت های مالی شناسایی میشوند که ورود و خروج وجه نقد ناشی از آن محتمل باشد و ارزش یا بهای تمام مربوطه این اقلام به شکل قابل اتکایی قابل اندازهگیری باشد. داراییها و بدهیهایی وجود دارند که دارای ارزش هستند، اما در ترازنامه ثبت نمیشوند، برای مثال ارزش کارکنان و نیروی انسانی شرکت هرگز در ترازنامه ثبت نمیشود.
- داراییهای جاری: شامل وجه نقد و دیگر داراییهایی میشوند که در طول یک سال مالی و یا یک چرخه عملیاتی (چرخه عملیاتی مدت زمانی است که برای تولید، خرید موجودی و فروش محصول و وصول وجه نقد لازم است) هرکدام طولانیتر است، تبدیل به وجه نقد میشوند یا مورد استفاده قرار میگیرند. داراییهای جاری بهطور معمول با توجه به میزان نقد شوندگی در ترازنامه از بالا به پایین مرتب میشوند؛ بنابراین وجه نقد بهعنوان نقدشوندهترین دارایی در اولین سطر در بخش داراییها گزارش میگردد. بهطور کلی، داراییهای جاری اطلاعاتی را در مورد فعالیتهای عملیاتی شرکتها به دست میدهند.
- بدهیهای جاری: تعهداتی هستند که طی یک سال مالی یا یک چرخه کامل عملیاتی باید پرداخت شوند. به شکل خاص، هر تعهدی که دارای ویژگیهای زیر باشد، بدهی جاری قلمداد میگردد:
- موعد سررسید آن طی یک چرخه عملیاتی باشد.
- موعد سررسید آن طی یک سال مالی آینده باشد.
- اساسا برای اهداف معاملاتی و خرید و فروش کوتاهمدت نگهداری شود.
- هیچگونه قید و شرطی برای به عقب انداختن موعد سررسید به بیش از یک سال وجود ندارد.
داراییهای جاری منهای بدهیهای جاری، سرمایه در گردش را تشکیل میدهند. کمبود سرمایه در گردش میتواند سبب به وجود آمدن مشکلات نقدینگی برای شرکت گردد و بیش از اندازه بودن سرمایه در گردش نیز میتواند نشانگر عدم استفاده درست و اثربخش از داراییها باشد.
- داراییهای غیر جاری: داراییهای غیر جاری در مدت زمان کمتر از یک سال یا کمتر از یک چرخه عملیاتی، نمیتوانند تبدیل به وجه نقد شوند. این نوع از داراییها اطلاعات را درباره فعالیتهای مرتبط با سرمایهگذاری شرکتها ارائه میدهند که پایه و اساس فعالیتهای شرکت هست.
- بدهی های غیر جاری: بدهیهای مالی شامل وامهای بانکی، اسناد پرداختنی، اوراق قرضه پرداختنی و اوراق مشتقه هستند.
داراییهای جاری شامل:
- وجه نقد یا معادل وجه نقد: به سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و بهشدت نقد شونده اطلاق میگردد که در هر زمان قابلیت تبدیل به وجه نقد را دارا هستند و ریسک نرخ بهره آنها بیاهمیت تلقی میگردد.
- حسابهای دریافتنی تجاری: داراییهای مالی هستند که نشاندهنده مقادیری میباشند که شرکت بابت فروش کالا و یا ارائه خدمات بهصورت اعتباری از مشتریان خود طلب دارد. تحلیل حسابهای دریافتی نسبت به فروش میتواند اطلاعاتی را در مورد مشکلات وصول مطالبات یک شرکت به دست دهد.
- موجودی کالا: موجودی کالا به کالاهای اطلاق میشود که برای فروش به مشتری یا برای تولید کالایی دیگر نگهداری میشوند. شرکتهای تولیدی بهطور مجزا موجودی مواد خام کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده را گزارش میکنند. بهای تمام شده موجودی کالا شامل بهای خرید، بهای تبدیل و دیگر هزینههای لازم برای قرار گرفتن موجودی کالا در وضعیت و مکان فعلی هست. لازم به ذکر است که هزینههایی مانند ضایعات غیرعادی مواد، دستمزد و سربار، بهای انبارداری (مگر اینکه بخشی از تولید باشد)، سربار مدیریتی و هزینههای فروش جزو بهای تمام شده محاسبه نمیشوند.
- سایر داراییهای جاری: مقادیری هستند که به شکل جداگانه گزارش نمیشوند و باید در کنار سایر موارد یکجا گزارش شوند. پیشپرداخت هزینهها (هزینههای عملیاتی هستند که از قبل پرداخت شدهاند) و دارایی مالیاتی انتقالی به دورههای آتی از این قبیل میباشند. با شناسایی هزینه در صورت سود و زیان، پیشپرداخت هزینه کاهش مییابد. برای مثال چنانچه شرکتی سالانه مبلغ ۴ میلیون ریال در ابتدای سال هزینه اجاره دهد، یک دارایی (وجه نقد) کاهش و در عین حال دارایی دیگری (پیشپرداخت اجاره) بهاندازه مبلغ پرداختی افزایش مییابد. در پایان سه ماه اول یکچهارم از مبلغ پیشپرداخت اجاره مورد استفاده قرار گرفته است. در این حالت، شرکت ۱ میلیون ریال هزینه اجاره را در صورت سود و زیان شناسایی میکند و ۱ میلیون ریال نیز از پیشپرداخت اجاره که یک دارایی است کم میکند.
بدهیهای جاری:
تعهداتی هستند که طی یک سال مالی یا چرخه عملیات، هرکدام طولانیتر است، پرداخت میشوند و شامل:
- حسابهای پرداختنی: مقادیری هستند که شرکت به تامینکنندگان کالا و مواد خام و خدمات خود بدهکار است. تحلیل حسابهای پرداختنی در مقایسه با خریدها میتواند بیانگر مشکلات اعتباری شرکتها با عرضهکنندگان باشد.
- اسناد پرداختنی و بخش جاری بدهی بلندمدت: تعهداتی هستند که در قالب اسناد مالی و سفته به وام دهندگان و اعتباردهندگان داده میشوند. اسناد پرداختنی همچنین میتوانند بهعنوان بدهیهای بلندمدت طبقهبندی شوند. البته این در صورتی است که دارای سررسیدی بیش از یک سال باشند. بخش جاری بدهی بلندمدت بخشی از یک بدهی بلندمدت است که در سررسید کمتر از یک سال پرداخت میشود. این اصطلاح بیشتر در مورد حسابها و اسناد پرداختی یا تسهیلات دریافتی به کار میرود و آن بخش از وام دریافتی را نشان میدهد که ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه باید پرداخت شود.
- پیش دریافت درآمد: به درآمد یا سود معوق نیز معروف است و به وجه نقد دریافتی قبل از ارائه خدمات و کالا اطلاق میشود. در هنگام تحلیل نقدینگی شرکتها به خاطر داشته باشید که پیش دریافت درآمد مستلزم خروج وجه نقد در آینده (مانده حسابهای پرداختنی) نیست. پیش دریافت درآمد همچنین میتواند نشانگر رشد درآمدهای آتی شرکت باشد چرا که بهزودی در صورت سود و زیان شناسایی خواهد شد.
داراییهای غیر جاری:
- اموال، ماشینآلات، تجهیزات(دارائی های مشهود): داراییهای مشهود میباشند که در تولید کالا و خدمات به کار میروند. اموال، ماشینآلات و تجهیزات شامل زمین و ساختمان، اثاثیه و منابع طبیعی میباشند. در مدل بهای تمام شده اموال، ماشینآلات و تجهیزات (به غیر از زمین) به بهای مستهلک شده گزارش میشود (بهای تمام شده تاریخی منهای استهلاک انباشته و کاهش ارزش داراییها). بهطور کلی زمین مستهلک نمیشود چون دارای عمر نامحدود است.
- داراییهای نامشهود: داراییهای غیر پولی میباشند که ماهیت فیزیکی ندارند. اوراق بهادار دارایی نامشهود نیستند. داراییهای نامشهود قابل شناسایی را میتوان به شکل جداگانه تحصیل کرد؛ به عبارت دیگر موجودیت این داراییها از واحد تجاری مربوطه مجزا است و ارزش آنها به سایر داراییها آن واحد تجاری وابسته نیست، مانند حق اختراع و حق تالیف. داراییهای مشهود غیرقابل شناسایی مانند سرقفلی عبارت از حقوقی هستند که ماهیت مجزا از واحد تجاری ندارند و بهصورت جداگانه قابل فروش نیست. داراییهای نامشهود با عمرمحدود در طول عمر مفید خود مستهلک میگردند و مشابه با اموال، ماشینآلات و تجهیزات برای کاهش ارزش بررسی میشوند.
بدهیهای غیر جاری:
- بدهیهای مالی بلندمدت: بدهیهای مالی شامل وامهای بانکی، اسناد پرداختنی، اوراق قرضه پرداختنی و اوراق مشتقه هستند.
اجزای حقوق صاحبان سهام:
- حقوق صاحبان سهام: منافع باقیمانده صاحبان سهام در داراییها پس از پرداخت بدهیهای شرکت، حقوق صاحبان سهام نامیده میشود. حقوق صاحبان سهام شامل سرمایه پرداخت شده، سهام ممتاز، سهام خزانه، سود انباشته، حقوق اقلیت و سایر اقلام سود جامع هست. سرمایه پرداخت شده میزان پرداختی صاحبان سهام عادی به شرکت است. طبق قانون تجارت در ایران، انتشار سهام باید باارزش اسمی ۱۰۰۰ ریال باشد و انتشار سهام بدون ارزش اسمی متفاوت از ۱۰۰۰ ریال ممنوع است. همچنین تعداد سهام عادی قابل انتشار، منتشرشده و جاری نیز گزارش میشود. سهام قابل انتشار تعداد سهامی است که شرکت میتواند طبق قوانین منتشر کند، سهام منتشرشده تعداد سهامی است که شرکت به سهامداران فروخته است. سهام جاری برابر است با سهام منتشرشده منهای سهامی که شرکت بازخرید کرده است.
نحوه محاسبه حقوق صاحبان سهام
جمع کل بدهی ها – جمع کل دارائی ها =جمع حقوق صاحبان سهام
- سهام ممتاز: سهام ممتاز حقوق و مزایایی دارد که سهام عادی از آنها برخوردار نیست. برای مثال صاحبان سهام ممتاز دارای سود سهام با نرخ مشخصی هستند که معمولا بهصورت درصد مشخصی از ارزش اسمی گزارش میشود و صاحبان سهام ممتاز در صورت ورشکستگی شرکت در دریافت حقوق خود بر صاحبان سهام عادی اولویت دارند. سهام ممتاز را میتوان بسته به شرایط بهعنوان بدهی و یا حقوق صاحبان سهام دستهبندی کرد. برای مثال سهام ممتاز دائمی که قابل بازخرید نیستند بهعنوان حقوق صاحبان سهام دستهبندی میشود، اما سهام ممتازی که با یک مبلغ ثابت قابل بازخرید هستند بهعنوان نوعی بدهی مالی دستهبندی میشود.
- سود انباشته: بخش توزیع نشده سود خالص شرکت از ابتدای فعالیت شرکت است، سودهای تجمعی شرکت که بهعنوان سود نقدی توزیع نشده است.
- سهام خزانه: سهامی است که توسط خود شرکت ناشر سهام خریداری میشود، اما ابطال نمیشود. سهام خزانه حقوق صاحبان سهام را کاهش میدهد. سهام خزانه بهعنوان سرمایهگذاری در شرکت بهحساب نمیآید، همچنین حق رای ندارد و سود دریافت نمیکند
تفسیر ترازنامه و صورت تغییرات در حقوق صاحبان سهام(تجزیه تحلیل هم مقیاس)
ترازنامه هممقیاس عمودی هر یک از اقلام ترازنامه را بهصورت درصدی از کل داراییها شرح میدهد، درواقع هممقیاس شدن ترازنامه را با حذف کامل اندازه شرکت استاندارد میکند و این اجازه را میدهد تا بتوان شرکتهای مختلف را باهم مقایسه کرد و یا دادههای یک شرکت در طول زمان (سری زمانی) را باهم مقایسه کرد. بهعنوان مثال در زیر نمونهای از ترازنامه دو شرکت رقیب گهربار و تموز آورده شده است.
شرکت گهربار بهوضوح شرکت بزرگتری از شرکت تموز است. با تبدیل ترازنامه به ترازنامه هممقیاس میتوان عامل اندازه شرکت را از بین برد.
سرمایهگذاری شرکت گهربار در دارایی جاری ۲۵٪ کل دارایی شرکت است و اندکی بیشتر از ۲۳٪ سرمایهگذاری شرکت تموز است. بدهی جاری شرکت گهربار ۲۲٪ کل دارایی شرکت است و بسیار بیشتر از مقدار ۷٪ برای شرکت تموز است؛ بنابراین نقدینگی شرکت گهربار کمتر است و ممکن است در پرداخت بدهیهای سررسید شده خود با مشکل مواجه شود. سرمایه در گردش بیشتر شرکت تموز ممکن است موجب عدم استفاده بهینه از منابع شود. بازده سرمایهگذاری در سرمایه در گردش معمولا کمتر از بازده داراییهای بلندمدت است. با نگاهی دقیقتر به داراییهای جاری میتوان دریافت که شرکت گهربار درصد وجه نقد بهکل دارایی کمتری نسبت به شرکت تموز گزارش کرده است. درواقع شرکت گهربار وجه نقد کافی برای پرداخت بدهیهای جاری خود بدون فروش موجودی کالا و یا وصول حسابهای دریافتنی را ندارد. موجودی کالای شرکت گهربار ۱۲٪ دارایی کل است و این میزان بیشتر از ۶٪ برای شرکت تموز است. داشتن موجودی کالای بیشتر ممکن است نشانه مهجور بودن موجودی کالا باشد، البته تجزیه و تحلیل بیشتر موجودی کالا ضروری است. نهتنها بدهی جاری شرکت گهربار بیشتر از شرکت تموز است، بلکه شرکت گهربار دارای بدهی بلندمدت بیشتری نسبت به شرکت تموز است (۵۸٪ در مقابل ۳۳٪)؛ بنابراین شرکت گهربار ممکن است در پرداخت بدهیهای بلندمدت خود با مشکل مواجه شود زیرا در ساختار سرمایهاش بدهی بیشتری دارد. تجزیه و تحلیل هممقیاس میتواند برای ارزیابی استراتژیهای یک شرکت نیز به کار رود. شرکت گهربار از طریق تحصیل و اکتساب شرکت دیگر در حال رشد است، زیرا سرقفلی گزارش کرده است، در حالی که شرکت تموز بهصورت داخلی در حال رشد است، زیرا سرقفلی گزارش نکرده است. این احتمال وجود دارد که شرکت گهربار تحصیل شرکت دیگر را از محل بدهی تامین مالی کرده باشد.
نسبتهای تزارنامه تنها به مقایسه اقلام ترازنامه میپردازد. نسبتهای ترازنامه، همراه با تحلیل ترازنامه هممقیاس، میتواند برای ارزیابی نقدینگی و توان شرکت در ایفای بدهیهای بلندمدت مفید باشد. نتایج حاصله باید در طول زمان و میان شرکتهای مختلف مقایسه شود.
- نسبتهای نقدینگی: این دسته از نسبتها بهاندازه گیری توان شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت میپردازد. نسبتهای نقدینگی شامل نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت نقدی است.اگرچه هر سه نسبت توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای جاری را میسنجد، اما به هر سه باید همزمان توجه کرد. برای مثال فرض کنید شرکت الف در مقایسه با شرکت ب نسبت جاری بزرگتر و نسبت آنی کوچکتری دارد، این به دلیل موجودی کالای بیشتر شرکت الف نسبت به ب است. نسبت سریع یا نسبت آنی بعد از خارج کردن موجودی کالا از دارایی جاری محاسبه میشود. تحلیلهای مشابهی میتواند از مقایسه نسبتهای آنی با نسبتهای نقدی حاصل شود. نسبت نقدی بعد از خارج کردن موجودی کالا و حسابهای دریافتنی از دارایی جاری محاسبه میشود.
- نسبتهای توان ایفای تعهدات بلندمدت: این نسبتها برای اندازهگیری توان شرکت در بازپرداخت بدهیهای بلندمدت به کار میروند. نسبتهای بدهی بلندمدت شامل نسبت بدهی بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی و نسبت اهرم مالی هست.هر چهار نسبت برای اندازهگیری توان شرکت در بازپرداخت بدهیهای بلندمدت به کار میروند، اما این نسبتها را نیز باید در کنار هم موردتوجه قرار داد. برای مثال، شرکت الف ممکن است در مقایسه با شرکت ب نسبت بدهی بلندمدت به حقوق صاحبان سهام بزرگتری داشته باشد، اما نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام کوچکتری داشته باشد. این امر نشاندهنده آن است که شرکت ب از بدهی بلندمدت بیشتری برای تامین مالی در ساختار سرمایهاش استفاده میکند.
در محاسبه نسبتهای بدهی بلندمدت، بدهی شامل همه تعهداتی است که مستلزم پرداخت بهره هست. از طرف دیگر نسبت بدهی اهرم مالی اثر تمام بدهیها، شامل بدهیهای متضمن بهره و بدهیهای بدون بهره را شامل میشود.
محدودیت های نسبت های ترازنامه
- مقایسه با شرکتهای رقیب به دلیل تفاوت در روشهای حسابداری متفاوت شرکتها دشوار است.
- مقایسه شرکتهایی که در صنعتهای مختلف فعالیت میکنند دشوار است.
- تفسیر نسبتها به میزان زیادی بستگی به قضاوت دارد.
- دادههای ترازنامه تنها یک مقطع از زمان را نشان میدهند
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد اطلاعاتی فراتر از آنچه صورت سود و زیان بر پایه حسابداری تعهدی در اختیار قرار میدهد، تهیه میکند که بر پایه حسابداری نقدی استوار است. این اطلاعات شامل:
- اطلاعات درباره دریافتیها و پرداختیهای نقدی شرکت در طول دوره مالی
- اطلاعات درباره فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاری و تامین مالی شرکت
درک تاثیر حسابداری تعهدی بر جریانهای نقدی
با استفاده از اطلاعات به دست آمده از صورت جریان وجه نقد میتوان به برآورد نقدینگی شرکت، توان ایفای تعهدات و انعطاف پذیری مالی ارزیابی کرد و به سوالات زیر پاسخ داد:
- آیا عملیات معمول شرکت جریان نقد مناسب برای باقی ماندن شرکت در رقابت تولید میکند؟
- آیا شرکت نقدینگی لازم برای پرداخت بدهیهایی که سررسید آنها فرا میرسد را دارد؟
- آیا شرکت نیاز به تامین مالی جدید دارد؟
- آیا شرکت توان رویارویی با حوادث غیرمنتظره را دارد؟
- آیا شرکت میتواند از فرصتهای پیش رو بهره کافی ببرد؟
موارد مورد بررسی در صورت جریان وجوه نقد
- فعالیت های عملیاتی
- بازده سرمایه گذاری ها و سود پرداختی بابت تامین مالی
- فعالیت های سرمایه گذاری
- فعالیتهای تامین مالی
- مبادلات غیر نقدی
تمامی اقلام در صورت جریان وجوه نقد از دو منبع ناشی میشوند: ۱) اقلام صورت سود و زیان ۲) تغییرات در حسابهای ترازنامه. تمامی دریافتها و پرداختهای یک شرکت در سه دسته فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاری و یا تامین مالی (طبق استانداردهای ایران در پنج دسته) جای میگیرند.
جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی: جریانهای نقدی حاصل از عملیات یا جریان نقدی عملیاتی نیز نامیده میشود، شامل جریان نقدی ورودی و خروجی حاصل از عملیاتی است که سود خالص شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد.
جریان نقدی ناشی از بازده سرمایهگذاریها و سود پرداختی بابت تامین مالی: شامل جریانهای نقدی ورودی و خروجی حاصل از دریافت بهره و سود نقدی و پرداخت بهره و سود نقدی هست.
جریان ناشی از مالیات بر درآمد: شامل جریانهای نقدی خروجی حاصل از پرداخت مالیات هست.
جریان نقدی حاصل از فعالیتهای تامین مالی: شامل جریانهای ورودی و خروجی حاصل از فعالیتهایی است که بر ساختار سرمایه شرکت تاثیر میگذارد.
توجه داشته باشید که تحصیل سهام و یا اوراق بدهی شرکتهای دیگر (بهجز اوراق معاملاتی) و وامهای اعطایی به دیگران بهعنوان فعالیتهای سرمایهگذاری دستهبندی میشوند، ولی سود حاصل از این سرمایهگذاریها (دریافت بهره و سود پرداختنی) بهعنوان فعالیتهای عملیاتی گزارش میشوند. همچنین توجه به این نکته ضروری است که اصل وامهای دریافتی از دیگران تحت عنوان فعالیتهای تامین مالی قرار میگیرد، در حالی که بهره پرداختی بابت آنها بهعنوان فعالیت عملیاتی دستهبندی میشود. بهعلاوه سود سهام پرداختی به صاحبان سهام شرکت نوعی فعالیت تامین مالی است.
تفاوت بین صورت جریان وجوه نقد با سایر صورت های مالی
صورت جریان وجوه نقد مقدار ابتدا و انتهای دوره وجه نقد در یک دوره مالی را مرتبط میسازد. تغییر در میزان موجودی نقد و درنتیجه فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاری و با در نظر گرفتن موارد استثناء، فعالیتهای عملیاتی مربوط به داراییهای جاری و بدهیهای جاری هست. فعالیتهای سرمایهگذاری معمولا مربوط به داراییهای غیر جاری و فعالیتهای تامین مالی عموما مربوط به بدهیهای غیر جاری و حقوق صاحبان سهام هستند.
استهلاک:
استهلاک عبارت است از کاهش تدریجی و سیستماتیک در ارزش ثابت استهلاکپذیر به عللی همچون استفاده، مرور زمان و تغییر تکنولوژی. مفهوم روش سیستماتیک این است که کاهش ارزش دارایی مستقل از ارزش روز دارایی و بر اساس یک سیستم از پیش تعیین شده است.
عوامل موثر بر میزان استهلاک:
- قیمت تمام شده
- هزینه خرید
- هزینههای حمل و نقل
- هزینههای نصب و آماده سازی
- عمر مفید
- ارزش اسقاط
تاثیر استهلاک بر صورت های مالی:
- ترازنامه: استهلاک بهصورت تجمعی در ترازنامه نشان داده شده و از داراییهای ثابت کسر میگردد؛ بنابراین استهلاک با کاهش داراییهای ثابت باعث کاهش مجموع داراییها میشود. در سمت چپ ترازنامه نیز، با توجه به اینکه استهلاک یک هزینه است، از طریق کاهش سود خالص باعث کاهش سود انباشته (و بالطبع کاهش حقوق صاحبان سهام) میشود تا بدین طریق ترازنامه، تراز بماند.
- صورت سود و زیان: استهلاک بهعنوان یک هزینه در صورت سود و زیان، قبل از مالیات اثر میگذارد. مستهلک کردن بهجای هزینه کردن باعث از بین بردن نوسان سود خالص در دورههای مختلف میشود. استهلاک باعث کاهش هزینههای مالیاتی میشود از این رو بهعنوان سپر مالیاتی از آن نام برده میشود.
- صورت جریان وجه نقد: استهلاک یک هزینه غیر نقدی است و در گردش وجوه نقد وارد نمیشود.
مراحل تهیه صورت جریان وجوه نقد
دو روش برای ارائه صورت جریان وجوه نقد وجود دارد، روش مستقیم و غیرمستقیم. روش غیرمستقیم توسط بیشتر شرکتها مورد استفاده قرار میگیرد. این دو روش تنها در ارائه جریانهای نقدی عملیاتی تفاوت دارند و ارائه جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای تامین مالی و سرمایهگذاری در هر دو روش یکسان است.
همواره در نظر داشته باشید:
- محاسبه جریان وجه نقد عملیاتی در روش مستقیم و غیرمستقیم متفاوت است.
- محاسبه جریان وجه نقد ناشی از فعالیتهای تامین مالی و سرمایهگذاری در هر دو روش یکسان است.
- بین تغییرات در داراییها و تغییرات در جریان وجه نقد رابطه معکوس وجود دارد؛ به عبارت دیگر افزایش در حساب داراییها موجب خروج وجه نقد و کاهش در حساب داراییها ورود وجه نقد میشود.
- بین تغییرات در حساب بدهیها و تغییرات در جریان نقدی رابطه مستقیم وجود دارد؛ به عبارت دیگر افزایش در حساب بدهیها موجب ورود وجه نقد و کاهش در حساب بدهیها موجب خروج وجه نقد میشود.
- جریانهای نقدی ورودی مثبت و جریانهای نقدی خروجی منفی هستند.
این روش ارائه صورت جریان وجه نقد تنها دریافتها و پرداختهای وجه نقد در طول دوره را نشان میدهد. حاصل جمع این جریانهای نقدی ورودی و خروجی، جریان نقدی عملیاتی شرکت است. روش مستقیم اطلاعات بیشتری به تحلیلگر میدهد. تحلیلگر میتواند مقدار وجه نقدی که در هر حوزه مصرف شده است و در هر حوزه ایجاد شده است را بهطور دقیق مشاهده کند. این اطلاعات به تحلیلگر در درک بهتر عملکرد شرکت در طول زمان و پیشبینی جریان نقدی کمک میکند.
در زیر اجزای وجه نقد که بهطور معمول در تهیه صورت جریان وجه نقد به روش مستقیم ظاهر میشوند آورده شده است:
- دریافت نقدی از مشتریان که بهطور معمول عمدهترین جز جریان نقدی عملیاتی است.
- وجه نقد به کار رفته در تولید محصول و خدمات
- هزینههای عملیاتی نقدی
- وجه نقد پرداختی بابت بهره
- وجه نقد پرداختی بابت مالیات
جریان نقدی حاصل از فعالیتهای سرمایهگذاری بهوسیله تغییرات در حسابهای داراییهای ناخالص مانند حساب اموال، ماشینآلات و تجهیزات، داراییهای نامشهود و سرمایهگذاری در سهام محاسبه میشود. حساب استهلاک انقضای انباشته در نظر گرفته نمیشوند، زیرا جز هزینههای نقدی بهحساب نمیآیند. در محاسبه جریان نقدی پرداختی برای خرید دارایی جدید لازم است مشخص شود که آیا دارایی قدیمی فروخته شده است یا خیر. اگر دارایی قدیمی در طول دوره فروخته شده است از فرمول زیر استفاده میکنیم:
جریان نقد پرداختی بابت دارایی جدید= دارایی ناخالص انتهای دوره+ بهای دارایی فروخته شده –دارایی ناخالص ابتدای دوره
که اگر به شکل زیر نوشته شود سادهتر به نظر میرسد:
دارایی ناخالص در انتهای دوره=بهای ناخالص دارایی فروخته شده+نقد پرداختی بابت دارایی جدید+ناخالص داراییهای ابتدای دوره
برای محاسبه جریان نقدی حاصل از فروش دارایی قدیمی لازم است سود و زیان حاصل از فروش آنها طبق رابطه زیر در نظر گرفته شود:
نقد ناشی از فروش دارایی=ارزش دفتری دارایی+سود (زیان) ناشی از فروش
جریان نقدی حاصل از فعالیتهای تامین مالی با اندازهگیری جریان نقدی رد و بدل شده بین شرکت و تامینکنندگان سرمایه محاسبه میشود. جریان نقدی دریافتی از اعتباردهندگان مثبت و جریان نقدی پرداختی بابت اصل بدهی منفی خواهد بود. جریان وجه نقد ناشی از فعالیتهای تامین مالی از جمع دو مقدار زیر به دست میآید.
جریان نقدی ورودی از محل اعتباردهندگان= استقراض جدید + بازپرداخت مبالغ اصل بدهی
جریان نقدی ورودی از محل سهامداران=سهام جدید منتشرشده- بازخرید سهام-سود نقدی پرداخت شده
سود نقدی پرداختی میتواند از طریق محاسبه سود نقدی اعلام شده و تغییرات سود نقدی پرداختی به دست آید. جریان نقدی کل از حاصل جمع جریان نقدی عملیاتی، جریان نقدی سرمایهگذاری و جریان نقدی تامین مالی به دست میآید. اگر این مقادیر درست محاسبه شوند جریان نقدی کل با تغییرات در حساب وجه نقد ترازنامه از یک سال به سال دیگر برابر خواهد بود.
مراحل تهیه صورت جریان وجوه نقد به روش غیر مستقیم
در این روش سود خالص با لحاظ کردن تعدیلات مربوط به عملیاتی که سود خالص را تحت تاثیر قرار میدهند، اما غیر نقدی هستند، به جریان نقد عملیاتی تبدیل میشود. این تعدیلات شامل حذف هزینههای غیر نقدی (مانند استهلاک)، اقلام غیرعملیاتی (مانند سود و زیان ناشی از فعالیتهایی غیر از فعالیت اصلی شرکت) و تغییرات در حسابهای ترازنامه ناشی از حسابداری تعهدی هست. در جدول زیر مثالی از چگونگی ارائه جریان نقدی عملیاتی طبق روش غیرمستقیم آورده شده است.
به این نکته توجه داشته باشید که در روش غیرمستقیم نقطه شروع سود خالص است (آخرین نقطه صورت سود و زیان). در روش مستقیم نقطه شروع قسمت بالایی صورت سود و زیان (درآمدها) است که تعدیل میشوند تا وجه نقد دریافتی از مشتریان را منعکس کند، اما درنهایت جریان نقدی عملیاتی به دست آمده از هر دو روش یکسان خواهد بود، تنها شیوه ارائه متفاوت خواهد بود.
بهطور خلاصه گامهای زیر را در روش تهیه صورت جریان وجه نقد، بخش عملیاتی به روش غیرمستقیم باید طی کرد:
محاسبه سود عملیاتی
افزودن تمام هزینههای غیر نقدی (مانند استهلاک و انقضا) به سود عملیاتی و کسر تمام اجزای غیر نقدی درآمدها
افزودن (کسر) کردن تغییرات در حسابهای عملیاتی ترازنامه از سود عملیاتی بهصورت زیر:
- افزایش در حساب داراییهای عملیاتی (خروج وجه نقد) از سود خالص کسر میگردد، در حالی که کاهش آن (ورود وجه نقد) به آن اضافه میشود.
- افزایش در حساب بدهیهای عملیاتی (ورود وجه نقد) به سود خالص اضافه میشود، در حالی که کاهش آن (خروج وجه نقد) از آن کسر میگردد.
مزایای هر یک از دو روش
مزیت اولیه روش مستقیم این است که دریافتها و پرداختهای نقدی شرکت را نشان میدهد، در حالی که روش غیرمستقیم تنها نتیجه خالص این دریافتها و پرداختها را نشان میدهد؛ بنابراین روش مستقیم اطلاعات بیشتری نسبت به روش غیرمستقیم در اختیار قرار میدهد. داشتن اطلاعات درباره دریافتها و پرداختهای گذشته برای پیشبینی جریان نقدی عملیاتی آینده مناسب است.
مزیت عمده روش غیر مستقیم این است که بر تفاوت سود خالص و جریان نقدی عملیاتی تمرکز مینماید و این برای پیشبینی جریان نقدی عملیاتی آتی بسیار مناسب است. تحلیلگران ابتدا سود خالص شرکت را پیشبینی میکنند و سپس جریان عملیاتی نقدی پیشبینی شده را با تعدیل سود خالص به دست میآوردند.
درک نسبتهای نقدی
1. نسبتهای نقدی عملکرد
- نسبت جریان نقد عملیاتی به درآمد، میزان جریان نقد عملیاتی تولید شده به ازای هر یک ریال از درآمد را نشان میدهد.
- نسبت بازده نقدی داراییها ، بازده جریان نقدی عملیاتی که توسط دارایی (تامینکنندگان سرمایه و بدهی) شرکت تولید شده است را نشان میدهد.
- نسبت جریان نقد عملیاتی به سود عملیاتی، توانایی تولید وجه نقد توسط عملیات شرکت را میسنجد.
2. نسبتهای پوششی
- نسبت پوشش بدهی، اهرم و ریسک مالی را میسنجد.
- نسبت پوشش بهره، توانایی شرکت در پوشش هزینه بهره را میسنجد.
صورت سود و زیان جامع
همانطور که گفته شد در این صورت مالی، همه درآمدها اعم از تحققیافته و تحققنیافته وجود دارد. پس اولین قلم این صورت مالی، سود یا زیان خالص است که تمامی درآمدها و هزینههای تحققیافته در آن منعکس شده است. در ادامه باید درآمدها و هزینههای تحققنیافته آورده شود تا این صورت مالی تکمیل شود. سایر درآمدها و هزینههای شناسایی شده، آن دسته از درآمدها و هزینههایی هستند که از تغییر ارزش داراییها یا بدهیها ایجاد شدهاند. مثلا افزایش (کاهش) ارزش داراییهای ثابت مشهود منجر به ایجاد درآمد (هزینه) تجدید ارزیابی داراییها میشود.
پس هرگاه که بخواهیم میزان تجدید ارزیابی داراییهای شرکتی را بسنجیم، باید بهصورت سود و زیان جامع مراجعه کنیم. زیرا که این افزایش (کاهش) ارزش بالقوه است و هنوز محقق نشده و در صورت سود و زیان اثر آن دیده نشده و مربوط به آینده است. تعدیلات سنواتی، مربوط به اقلامی است که از «تغییر در رویه حسابداری» یا «اصلاح اشتباه» ناشی شود.
یادداشتهای توضیحی
یادداشتهای توضیحی بهعنوان یکی از بخشهای غیرقابل تفکیک صورت های مالی اطلاعات ارزندهای در مورد صورت های مالی به مخاطب ارائه میدهد. یکی از ویژگیهای صورت های مالی، خلاصه بود آنهاست، بدین معنا که مخاطب میتواند با یک نگاه اجمالی به مهمترین اطلاعات مورد نیاز در مورد شرکت دست یابد. از سوی دیگر ممکن است مخاطب به اطلاعات کلی علاقه نشان ندهد و بخواهد که در یک مورد اطلاعات ریز و با جزییات کافی را کسب نماید. در این مواقع یادداشتهای توضیحی به کمک مخاطب آمده که در یک مورد اطلاعات را در اختیار وی قرار میدهد. برای مثال ممکن است در ترازنامه ذکر شود که شرکت ۱ میلیارد تومان وجه نقد دارد ولی به این موضوع اشاره نشود که چه میزان از این مبلغ در حسابهای بانکی و در کدام بانکها قرار دارد. یادداشتهای توضیحی این جزییات را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
اطلاعات زیر باید در یادداشتهای توضیحی واحد تجاری افشاء شود:
- تصریح اینکه صورت های مالی بر اساس استانداردهای حسابداری تهیه شده است.
- رویههای حسابداری اعمال شده در خصوص معاملات و رویدادهای بااهمیت
- مواردی که افشای آنها طبق استانداردهای حسابداری الزامی شده و در بخش دیگری ازصورت های مالی ارائه نشده است.
- موارد دیگری که درصورت های مالی اساسی ارائه نشده است، لیکن افشای آنها برای ارائه مطلوب ضرورت دارد.
یادداشتهای توضیحی شامل اطلاعات تشریحی و جزئیات بیشتر از اقلام منعکس شده در صورت های مالی اساسی است. ضمن اینکه اطلاعات دیگری از قبیل بدهیهای احتمالی و تعهدات را ارائه میکند.
خلاصه مقاله:
در تحلیل بنیادی, ما نیاز به منابع اطلاعاتی داریم تا در خصوص شرکت اطلاعات کمی و کیفی کسب کنیم. از مهمترین این منابع می توان به صورت های مالی شرکتها و یا در حالت کلی تر گزارش های مالی شرکتها اشاره نمود که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت. منابع دیگری در تحلیل بنیادی وجود دارند که می توان به سایتها و منابع آماری معتبر داخلی و خارجی، گزارشات مالی شرکت های رقیب یا شرکت های بالادستی و پایین دستی، تحلیل سایر تحلیل گران از آن شرکت، مصاحبه مدیران شرکتها، برنامه بودجه کشور و اخبار خبرگزاری ها اشاره نمود.
صورت های مالی، ویترینی برای شرکتها
اجازه دهید قبل از اینکه بخواهیم بگوییم صورت مالی چیست، به توضیح آن در قالب یک مثال بپردازیم. تصور کنید شما برای خرید پوشاک به بازار یا پاساژ پوشاک مراجعه کرده اید. در نگاه نخست، تنها راه شناخت شما از اجناس مغازه ها(از نظر کیفیت، قیمت، برند و …) ویترین آن مغازه ها است. یعنی شما با دیدن ویترین آن مغازه تشخیص خواهید داد که آیا مغازه ای که تصمیم به ورود آن را دارید دارای اجناس با مشخصات مد نظر شما هست یا خیر، قیمت اجناس آن مغازه بر اساس بودجه شما می باشد یا خیر و سوالات دیگر. در نهایت ما برای شناخت مغازه ها به ویترین آنها توجه می کردیم. اگر به شرکت ها بخواهیم در حالت کلی نگاه کنیم مانند مغازه ها هستند که برای شناخت آن می بایست به ویترین آنها نظاره گر باشیم. صورتهای مالی شرکتها حکم ویترین مغازه ها را دارند. یعنی شما برای شناخت شرکتها به صورتهای مالی آنها نیاز دارید.
حسابداری دانشی است که با بکارگیری آن، اطلاعات مربوط به معاملات و عملیات مالی و رویدادهای دارای اثر مالی بر یک موسسه ، جمع آوری ،تجزیه وتحلیل ، اندازه گیری ، ثبت ، طبقه بندی ، تجمیع ، تلخیص و گزارش می شود.
صورتهای مالی، متشکل از اعداد و ارقامی است که از صدها تا ده ها هزار مبادلات و رد و بدل های مالی ایجاد شده است. هر گونه مبادله ای که جنبه مالی و پولی داشته باشند(مانند فروش، هزینه، تسهیلات و …)، تأثیر آن در صورتهای مالی دیده خواهد شد
صورتهای مالی اساسی شرکتها
شرکتها، ۴ صورت مالی اساسی دارند و هر یک برای استفاده کنندگان از آنها نقش خاص خود را دارند. ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان جامع، صورتهای مالی اساسی را تشکیل می دهند. صورتهای مالی اساسی در هر صورت، در تحلیل مالی مورد استفاده قرار می گیرند ولی نتایج تحلیل چنین صورتهایی زمانی معتبر است که در تهیه و ارائه آنها از اصول متداول حسابداری تبعیت شده باشد.
چرا باید از صورتهای مالی استفاده کنیم؟
شما به عنوان یک تحلیلگر بنیادی در بازار سرمایه، باید قادر باشید تا به چند سوال زیر پاسخ دهید:
- ارقام چه می گویند؟
- ارقام در ارتباط با یکدیگر چه معنایی دارند؟
- ارقام برچه مشکلات، کمبودها وفزونی ها دلالت دارند؟
- صورتهای مالی در حل چه مشکلات و اتخاذ چه نوع تصمیـمات و چگونه کمک می کنند؟
اعتماد و اطمینان به صورتهای مالی
صورت های مالی شرکتها(پذیرفته شده در بازار سرمایه) به دو قسم تقسیم می شوند: حسابرسی شده و حسابرسی نشده. شرکت ها باید طی فواصل زمانی ۶ ماهه و سالانه گزارش خود را علاوه بر حسابرسی نشده، به صورت حسابرسی شده نیز روانه کدال نمایند. منظور از حسابرسی شده این است که موسسه ای به عنوان ناظر، به بررسی صحت تهیه و ارائه صورت های مالی مطابق با قوانین و استاندارد های موجود می پردازد. در بخش های بعدی به تفصیل در خصوص گزارش های حسابرس و بندهای آن خواهیم پرداخت.
استفاده کنندگان صورتهای مالی
استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری به دو گروه، تحت عنوان استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی طبقه بندی می شوند. استفاده کنندگان درون سازمانی همانند مدیران شرکت، مشاوران شرکت و … می باشند اما استفاده کنندگان خارجی شامل سهامداران، تسهیلات دهندگان، مالیات، تحلیلگران و … می باشند که هر یک به مقاصد خاصی از این گزارشها استفاده می کنند. در عین حال به طور کلی استفاده کنندگان بیرونی به دو گروه سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان تقسیم بندی می شوند که هر دو گروه، به اطلاعات درباره سودآوری و ثبات واحد تجاری نیازمند بوده و هرگونه تغییراتی که منجر به افزایش یا کاهش سودآوری و عدم ثبات می گردد، باید جهت کمک به تصمیم گیری مورد توجه قرار گیرد.
مفهوم ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی
صورت های مالی اساسی شرکت ها به چهار دسته تقسیم می شوند: ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان جامع. اطلاعات و صورت های مالی از لحاظ کاربری به دو دوسته تقسیم می شوند. اطلاعات درون سازمانی که معمولاً برای سطوح مختلف مدیریت شرکت تهیه و آنها را در تصمیم گیری های مختلف یاری می دهد و اطلاعات برون سازمانی که معمولاً در اختیار اشخاص ذیحق، ذینفع و ذیعلاقه شامل سرمایه گذاران خصوصی، اعطا کنندگان تسهیلات مالی، مقامات مالیاتی و… گذارده می شود. اطلاعات درون سازمانی را سیستم های حسابداری مدیریت و حسابداری صنعتی فراهم می آورند، اما اطلاعات برون سازمانی قاعدتاً قابلیت دسترسی عمومی دارد.
ترازنامه، صورتی برای سنجش وضعیت مالی شرکت ها
گزارشی که اطلاعات درباره منابع اقتصادی(دارایی ها)، تعهدات اقتصادی(بدهی ها) واحد تجاری و تفاوت بین داریی ها و بدهی ها که بیانگر حقوق مالکین است در یک مقطع زمانی معین ارائه دهد، ترازنامه یا صورت وضعیت مالی نامیده می شود. همانطور که گفتیم به ترازنامه(بیلان)، صورت وضعیت مالی نیز گفته می شود. چرا که وضعیت مالی شرکتها را در یک لحظه از زمان نشان می دهد. ترازنامه را به دوربین عکس برداری نیز تشبیه می کنند. از این نظر که هر دو وضعیت داخل تصویر را صرفاً برای لحظه ای از زمان نشان می دهند.
نمونه ای واقعی از ترازنامه یک شرکت بورسی
اقلام یک ترازنامه
ترازنامه مانند حرف T بزرگ است که سمت راست آن نمایانگر دارایی های یک شرکت و سمت چپ آن نشان دهنده بدهی ها(تعهدات) و حقوق صاحبان سهام (حقوق مالکانه) شرکت است. به بیان ساده تر، شما فرض نمایید که برای جیب یا کیف پولتان ترازنامه ای تهیه می کنید، آنگاه هر چه داخل کیف پولتان داشته باشید در سمت راست (دارایی ها) قرار می گیرد. سمت چپ بیانگر آن است که شما آنچه در کیف پول خود دارید بخشی برای خودتان است و بخشی دیگر برای طلبکاران از شما(بدهی ها). حال اگر بدهی شما صفر باشد چه اتفاقی می افتد؟ در پاسخ باید گفت که مالکیت تمام دارایی ها در اختیار صاحب دارایی می باشد.
منابع و مصارف یک شرکت
شرکتها، منابعی را تأمین می کنند تا برای رفع نیازهای خود مصارف نمایند. اگر ما بخواهیم متوجه شویم که شرکت از چه منابعی برای خود استفاده کرده است باید سمت چپ ترازنامه را بنگریم. منابعی که شرکت ها استفاده می کنند شامل بدهی ها(تسهیلات دریافتی، حساب های پرداختنی و…) و حقوق صاحبان سهام(سرمایه، سود انباشته و ….) می باشد. شرکت ها این منابع را در سمت راست ترازنامه(دارایی ها) مصرف می کنند(مانند خرید دارایی ثابت، مواد اولیه، موجودی نقد و بانک و ….)
چکیده ای از ترازنامه
در بخش تحلیل ترازنامه و دارایی و بدهی و حقوق صاحبان سهام شرکت ها به صورت های مالی اساسی شرکتها به ترازنامه پرداختیم. همانطور که گفته شد، ترازنامه یا صورت وضعیت مالی شرکتها، اطلاعات خلاصه شده در خصوص منابع اقتصادی(دارایی ها)، تعهدات اقتصادی(بدهی ها) و تفاوت این دو را که بیانگر حقوق مالکین است را در لحظه ای از زمان ارائه می دهد. در ترازنامه همیشه یک معادله وجود دارد؛ مجموع دارایی های شرکت برابر است با مجموع بدهی و حقوق صاحبان سهام شرکتها.
آشنایی بیشتر با ترازنامه
در این بخش از مقالات تصمیم داریم تا به صورت مفصل تر و با جزئیات بیشتری با ترازنامه آشنا شویم. چرا که برای تحلیل ترازنامه شما باید آن را به خوبی بشناسید.
قبل از اینکه شروع کنیم لازم است که بدانید ساختار ترازنامه در همه صنایع یکی است. یعنی ترازنامه در همه شرکت های ایرانی به یک شکل(دارایی سمت راست و بدهی و حقوق صاحبان سهام در سمت چپ) و به شکل T بزرگ می باشد. اما در انتها به جزئیاتی اشاره خواهیم نمود که ترازنامه ممکن است از صنعتی به صنعت دیگر دارای اختلاف هایی نیز باشد.
دارایی های جاری و دارایی های غیرجاری
در سمت راست ترازنامه، دارایی های شرکت نشان داده می شود که به دو بخش دارایی های جاری و دارایی های غیرجاری(دارایی های ثابت) تقسیم می شوند. مهمترین عاملی که دارایی ها را به این دو بخش تقسیم می کند متغیر زمان است. به عبارتی، اگر انتظار رود که دارایی های یک شرکت طی کمتر از یکسال به وجه نقد یا دارایی دیگر تبدیل شود، در دسته دارایی های جاری و اگر انتظار بر این باشد که بیش از یکسال(یا چرخه عملیاتی) زمان نیاز باشد که دارایی به وجه نقد یا دارایی دیگر تبدیل شود، در دسته دارایی های غیرجاری یا دارایی ثابت گنجانده می شود.
برای روشن شدن این موضوع به دو مثال می پردازیم. موجودی نقد (شامل حساب بانکی یا تنخواه) جزء دارایی جاری به حساب می آید. چرا که وجه نقد هستند. اما دارایی های ثابت مشهود(شامل زمین و ساختمان شرکت) جزء دارایی های غیرجاری به حساب می آیند. چرا که انتظار میرود یکسال دیگر هم این دارایی ها به وجه نقد تبدیل نشوند و مدیریت تصمیمی به فروش این داراییها ندارد.
دارایی های جاری
همانطور که گفتیم، دارایی جاری شامل دارایی هایی می شود که انتظار می رود طی کمتر از یکسال به وجه نقد تبدیل خواهد شد.
- موجودی نقد
شامل وجوه نقدی است که به صورت ریالی و ارزی در صندوق، تنخواه و حساب بانکی شرکت وجود دارند.
- سرمایه گذاری های کوتاه مدت
این سرفصل شامل سرمایه گذاری ها در اوراق مشارکت، سهام و … است.
- دریافتنی های تجاری و غیرتجاری
شامل مطالبات شرکت از مشتریان می باشد. دریافتی های تجاری مطالبات شرکت بابت عمدتاً فروش محصول خود است اما دریافتنی غیرتجاری مرتبط با مطالبات شرکت از افرادی غیر از خریداران محصولات خود می باشد.(مانند فروش نسیه ساختمان شرکت)
- موجودی مواد و کالا
شامل مواد اولیه خریداری شده، کالای(محصول) نیمه ساخته و کالای ساخته شده است.
- پیش پرداختها
مبلغی که بابت دریافت خدمات به کارفرما یا پیمانکار قبل از انجام کار پرداخت می شود
دارایی های غیرجاری
دارایی های غیر جاری، شامل دارایی های بلندمدت شرکت می باشد که در فرایند عملیات شرکت مورد استفاده قرار می گیرند و بر اساس انتظار شرکت طی یکسال آتی به نقد تبدیل نمی شوند.
- سرمایه گذاری های بلندمدت
مانند خرید سهام عمده یک شرکت
- دارایی های ثابت مشهود و نامشهود
دارایی ها در طبقه بندی دیگری به دو دسته مشهود و نامشهود طبقه بندی می شوند. دارایی مشهود قابل مشاهده است. مانند زمین و ساختمان و ماشین آلات اما دارایی نامشهود قابل رویت و مشاهده نیست. مانند سرقفلی و حق امتیاز.
بدهی های جاری و بدهی های غیرجاری
در سمت چپ ترازنامه بدهی های شرکت نمایش داده می شود. منظور از بدهی، طلب دیگران از شرکت است. بدهی ها به دو بخش تقسیم می شوند: بدهی های جاری و بدهی های غیرجاری. بدهی های جاری منظور تعهداتی است که شرکت انتظار دارد تا یکسال آتی تسویه می شوند. بدهی غیرجاری شامل تعهداتی می باشند که سررسید و انتظار شرکت مبنی بر این است که بیش از یکسال تا تسویه آنها باقی مانده است.
بدهی های جاری
- پرداختنی های تجاری و غیرتجاری
عمدتاً شامل بدهی های شرکت به تأمین کنندگان مواد اولیه و دستگاه ها و تجهیزات شرکت
- مالیات پرداختنی
مالیاتی که شرکت ها به سازمان مالیات بایت عملکرد و … بدهکارند.
- سود سهام پرداختنی
سود سهامی(DPS) که در مجمع تقسیم و هنوز به حساب سهامداران واریز نگردیده است.
- تسهیلات مالی دریافتی
وام و تسهیلاتی که شرکت از بانک دریافت نموده است.
- پیش دریافت ها
برخلاف پیش پرداخت ها، این سرفصل گویای دریافت بیعانه از طرف مشتری شرکت برای فروش کالا یا خدمات می باشد.
حقوق صاحبان سهام
بیانگر حق و حقوق مالی سهامداران و صاحبان شرکت از دارایی های شرکت است. اگر شرکت از محل دارایی های خود، بدهی ها را تسویه نماید آنچه باقی می ماند حقوق صاحبان سهام نام دارد.
- سرمایه
سرمایه شرکت توسط مالکین و سهامداران تهیه می شود. ارزش اسمی هر سهم (1000ریال) ضربدر تعداد سهام شرکت برابر با سرمایه شرکت ها می باشد.
- اندوخته قانونی
بر اساس قانون، شرکتها ۵% سود خالص دوره خود را به این حساب اختصاص می دهند تا این مبلغ حداقل به ۱۰% مبلغ سرمایه برسد.بعد از این دوره اختیاری میشود.
- سود یا زیان انباشته
همانطور که از نام آن مشخص است، برابر است با مجموع سودهای خالص شرکت ها در دوره های قبل منهای سودهای تقسیم شده در مجامع عمومی عادی(تقسیم سود). به این معنی که سود انباشته پایان سال ۱۳۹۵ در ترازنامه برابر است با سود انباشته پایان سال ۱۳۹۴، بعلاوه سود خالص طی دوره ۱۳۹۵ منهای سود تقسیم شده در مجمع سال مالی ۱۳۹۴٫
ارزش دفتری در ترازنامه
اعدادی که در ترازنامه می بینید به ارزش دفتری ثبت شده اند. به این معنی که فرضاً اگر شرکت زمینی را در سال ۱۳۶۵ به قیمت ۱۰ میلیون تومان خریداری کرده باشد، این زمین در ترازنامه سال ۱۳۹۵ هم به ارزش ۱۰ میلیون تومان نشان داده می شود(ارزش تاریخی). به همین دلیل یکی از ایرادات ترازنامه این است که تورم در اعداد آن تأثیرگذار نیست و مبلغ دارایی ها به روز نیستند.
اصطلاحات مرتبط با ترازنامه که باید بدانید
یک سری از اصطلاحات مرتبط با ترازنامه وجود دارند که شما باید آنها را بدانید. این اصطلاحات عموماً در گزارش های افزایش سرمایه شرکتها که در کدال قرار می گیرند وجود دارند.
- سرمایه در گردش
برابر است با مجموع دارایی های جاری شرکت منهای مجموع بدهی های جاری شرکت. پس اگر شرکتی در مدارک درخواست افزایش سرمایه خود عنوان کرد که هدف از افزایش سرمایه اصلاح سرمایه در گردش شرکت است، منظور شرکت این است که به احتمال زیاد، یا می خواهد مشکلات نقدینگی و تأمین مواد اولیه را حل کند یا تصمیم دارد بدهی های خود به طلبکاران تجاری را تسویه نماید.
- ساختار سرمایه
منظور از ساختار سرمایه، مجموع بدهی های غیرجاری و حقوق صاحبان سهام است. اگر شرکت در مدارک افزایش سرمایه خود ذکر کند که هدف از افزایش سرمایه اصلاح ساختار سرمایه است، منظور این است که می خواهد تسهیلات بلندمدت یا زیان انباشته خود را تسویه نماید. یا عدم توازنی بین نسبت بدهی های بلند مدت و حقوق صاحبان سهام است که تصمیم دارد اصلاح نماید.
- ساختار مالی
به مجموع سمت چپ ترازنامه گفته می شود. یعنی مجموع بدهی جاری، غیر جاری و حقوق صاحبان سهام.